Lotus Water

یه قهوه داغ میل دارید ؟ ^^

کافه ای به نام اردیبهشت ...





امروز دلو به دریا زدم رفتم و برای خودم کتابی خریدم ... 
و به کافه ای رفتم که اسمش " اردیبهشت " بود 
که هیچ کس در اون نبود و فقط باریستای استاد 
به شاگردش یاد میداد که چگونه قهوه درست کند 
یا شیر هارا چگونه با شکلات قاطی کند . 
هیچ صدایی نمی امد جز اهنگی که در بیرون از کافه میخواند 
و صدای قهقه که از بیرون کافه می امد .... 

و مردمی که خوشحال بودند چون در کنار دوستانشان بودند 
در حالو هوای کتابم بودم که باریستای جوان گفت اینم سفارشتون ! 
یه شیک نوتلا سفارش داده بودم چون جلوی منو نوشته بود شیک نوتلا ( ایتالیا )  
من هم گفتم چه میشود مگر بگذار امتحانش کنم . 
وقتی شیکم تمام شد نگاهی به اطراف انداختم هنوز هم 
کسی نبود . 
فقط من و باریستای شاگرد و همچنان سکوت ... 
ان سکوت را دوست داشتم ...
از جایم بلند شدم و به کتابخانه کافه نگاهی انداختم 
کتاب چندانی نبود اما حس اشنایی به من میداند 
و بعد از گشت زدن تو کافه و حساب کردن شیکم ... 
باریستای جوان با لبخند گفت خوش امدید 
و من بهش لبخند زدم و از کافه امدم بیرون 
حس خوبی برای من بود 
چون تا حال اینطور با خودم خلوت نکرده بودم :) . 

__ سوزان =-= ... 

kim lily
03 March 22 , 17:55

چقدر وایب این نوشتتو دوست دارم🥲🥲🥲

پاسخ :

وای خود منم عاشقشم :) 🥺❤
شاید باورت نشه ولی همه این نوشته بر حسب حقیقته 
من هر چی تو اطرافم دیدم و شنیدم و نوشتم :)))))))))) 

kim lily
04 March 22 , 00:47

چقدرررر خوب به جزئیات دقتتت کردیییی

افریننن واقعا لذت میبرم میخونم

پاسخ :

واییییی 
ذوق میکنم وقتی میبینم خوشت امده :) ❤❤
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan
*search_form*